آنان که بر حق بودند شهید شدند. امام خمینی (ره)
*زندگی نامه :
شهید جلیل رستمی در سال 1339 در خانواده ای مؤمن و متدین به دنیا آمد. ایشان از همان دوران کودکی و دوران نوجوانی به طرف اسلام و قرآن جذب شد و برای ادامه تحصیل به شهر ایلام عزیمت نمود. وی فعالیت های سیاسی اش نیز در دبیرستان آغاز شد. او کلاسهای قرآن را با جدیت تمام دنبال می کرد. در سال 1356 زمینه ی مبارزاتش علیه رژیم پهلوی با نشر اعلامیه های حضرت امام اوج گرفت. چندین بار به علت گزارشات متعدد ساواک به زندان افتاد و روح ملکوتی اش آبدیده تر شد. او همچنان به برپایی تجمعات مذهبی برخاست و چندین بار در مسجد جامع به سخنرانی پرداخت. وقتی دوره ی دبیرستان را به اتمام رساند چند بار جهت تحصیل در حوزه ی علمیه قم مسافرت کردند، اما استطاعت ناچیز مالی اجازه ی ادامه این کار را به وی نداد. روح ناآرام ایشان جز با ورود به سنگر مقدس معلمی آرام نمی گرفت. ایشان در مدرسه هم به شاگردان بی بضاعت توجه زیادی داشتند. با شروع جنگ نابرابر با توجه به این که هنوز تشکل سازمان یافته ای شکل نگرفته بود با همکاری دوستانش پایگاهی را بنا کردند و خود نیز عازم جبهه جنگ شدند، عاقبت در شبی از شب های عاشورای سال 1359 گلوله ها بر قلب مطهرش نشستند و خونها از وی جاری شد تا خداوند کریم خونبهایش باشد چرا که خداوند خود در حدیث قدسی فرمود : «و من قتلته فصلی دیته و من علی دیته فانا دیته».
*فرازی از وصیت نامه :
من این راه را بخوبی تشخییص داده و آگاهانه در این راه قدم بر می دارم، مرا هیچ یک از جاذبه های غیراللهی نمی تواند وادار کند که از حرکت بسوی کمال مطلق باز مانم و از شهادت که بالاترین رحمت الهی است بی نصیب گردم. اکنون عزم کرده ام که با سد کنندگان راه خدا بجنگم و امیدوارم که در این راه به شهادت برسم و از همه ی مستضعفان عالم می خواهم که به سمت قرآن و اسلام باز گردند که مکتب اسلام همه آنها را از گرفتاری ها و بدبختی ها نجات می دهد. از پدر و مادرم می خواهم که دستورات اسلامی را اجرا کنند. من بر اثر ضعیفی ایمان سه سال قضای روزه ماه رمضان به گردن دارم و حدود سه سال هم نماز قضا دارم، امیدوارم آن را برایم به جای بیاورید.